کرونا همه را کلافه کرده، حتی ذبیحالله پورشیب کاپیتان تیم ملی کاراته را. او که با بدشانسی سهمیه المپیک از دستش پرید، این روزها تمریناتش را تنها انجام میدهد تا بدنش آماده بماند، اما برای شروع اردوی تیم ملی لحظهشماری میکند. پورشیب به مجوز شروع لیگ برتر فوتبال در این وضعیت انتقاد دارد و میگوید: «فوتبال تافته جدا بافته است.»
مشخص شدن تاریخ مسابقات انتخابی المپیک به شما انگیزه داده؟
بله (باخنده) کرونا مسابقات را تعطیل کرد خودش هم مسابقات را دوباره شروع کرد. حالا که مشخص نیست تا چه زمانی کرونا مهمان ماست. فدراسیون جهانی کاراته برنامه مسابقات انتخابی المپیک را اعلام کرده تا تکلیف سهمیهها مشخص شود. حالا شرایط برای همه یکسان است همه کاراتهکاها شانس سهمیه دارند، امیدواریم که این شانس نصیب همه قهرمانان شود. البته ژاپنیها میخواهند تا المپیک برگزار شود، اما اگر این روال ادامه داشته باشد احتمال لغو المپیک توکیو خیلی زیاد است.
حالا که لیگ برتر فوتبال شروع شده، به نظرت با شروع اردوی تیم ملی کاراته آن هم با رعایت پروتکلهای بهداشتی موافقت شود؟
مسئولان فدراسیون کاراته به وزارت ورزش پیشنهاد شروع اردوی تیم ملی کاراته را دادهاند، اما موافقت نشده است. وقتی فوتبال با این همه جمعیت حتی با رعایت پروتکلهای بهداشتی تمریناتشان شروع شده، خوب بهتر است که کاراته و بقیه رشتهها هم تمرینات گروهی را با رعایت مسائل بهداشتی آغاز کنند. حداقل در ماه دو هفته تمرینات گروهی داشته باشیم، تمرینات زیر نظر ستاد مقابله با کرونا باشد.
شاید برخورد در فوتبال نسبت به کاراته کمتر است و به همین دلیل لیگ برتر فوتبال شروع شده.
کلاً ما در اردوی تیم ملی کاراته مردان ۱۰ نفر بیشتر نیستیم، اما جمعیت یک تیم لیگ برتری فوتبال را شما ببینید! در تمرینات فوتبال برخورد هم خیلی زیاد است. به هر حال فوتبال تافته جدابافته است، وقتی برای فوتبال این همه پول خرج میشود و خروجی هم ندارد؛ خوب باید هم با کاراته تفاوت داشته باشد.
یک نفر نیست بگوید چرا باید پولهای میلیاردی بیتالمال صرف بازیکنان خارجی شود؟ اصلاً دولتی یا غیردولتی هم فرقی ندارد؛ سؤال من این است که چرا باید برای بازیکنان خارجی که بارها شاهد بودیم؛ پولهای میلیاردی میگیرند و تنها چنددقیقه در طول فصل برای یک تیم بازی میکنند هزینه شود؟
قبول دارید که این موضوع به ضعف مدیریت بعضی باشگاهها برمیگردد؟
بله، بدون شک ضعف در مدیریت باشگاههای دولتی است که پولهای میلیاردی صرف بازیکنان و مربیان خارجی درجه سه میشود، ما با هزینه کمتر میتوانیم مربیان و بازیکنان داخلی را جذب کنیم و دست دلالان از فوتبال هم با این روش قطع میشود. این پولها باید صرف عمران و آبادی کشورمان شود، نه اینکه یک دلال بازیکن و مربی به فوتبال معرفی میکند و سودش را میبرد و آخرش هم همین مربی و بازیکن از باشگاههای ایرانی به فیفا شکایت میکنند و پولهای بیتالمال را به تاراج میبرند. این اتفاقات ضعف مدیریت در باشگاهها را نشان میدهد؛ عجیبتر آنکه اصلاً کسی با این مدیران بعد از رفتنشان هم کاری ندارد؛ یعنی یک طوری با آنها برخورد میشود که انگار آب از آب هم تکان نخورده است.
به نظر شما چه راهکاری وجود دارد تا این معضل در ورزش کشورمان و باشگاهها حل شود؟
اول اینکه باید حساب و کتاب باشگاهها مشخص شود، ورودی و خروجی مالی باشگاهها در دوران هر مدیری مشخص شود و برای هر کم و کاستی باید مدیر مربوطه بازخواست شود؛ نه اینکه آن مدیر برکنار شود و کسی هم از او سؤال نمیکند بودجه کلان باشگاه صرف چه کاری شده است.
چرا یک چارچوب قانونی در فوتبال ما وجود ندارد؟! چرا کسی نمیگوید باشگاههای دولتی پولهای میلیاردی را کجا خرج میکنند و چرا اصلاً خرج بازیکنان و مربیان بیکیفیت میکنند؛ مربیانی و بازیکنانی که هیچ آورده فنی برای فوتبال ما ندارند؟ کسی خبر دارد فوتبال ایران در فیفا چقدر پرونده باز از همین نوع شکایتها دارد؟
خوشحالم که آقای رئیسی به فساد در ورزش هم نگاه ویژه دارد؛ امیدواریم به فوتبال و فسادی که در آن وجود دارد هم به صورت جدی رسیدگی کند تا دست دلالها از ورزش ایران قطع شود. اگر دست دلالها قطع شود آن ۵۲ میلیون تومان دستمزدی که برای یک دقیقه آن مربی خارجی میگرفت؛ صرف مناطق محروم کشورمان میشود. پول نیم ساعت دست مزد مربی خارجی، زندگی حداقل بیش از ۵۰ خانواده محروم و نیازمند را تأمین میکند. دو چیز کمر مردم را شکسته است، اختلاسگران و دلالها، آن اندازه که اختلاسها و دلالی به مردم فشار آورده تحریمهای آمریکا نیاورده است؛ ایران ۴۰ سال است تحریم شده، اما مردم زندگی کردند، اما این اختلاسها و دلالیها کمر مردم را خم کرده است.